دلم دیگر برای درد خود حتّی ،دوایی هم نمیخواهد
خوشا بر من!برای این ز پا افتاده ،پایی هم نمیخواهد
دلم خو کرده با دردم که در دنیای وا نفسای پر آشوب
رفیق و محرمی بهتر ز دردش ،آشنایی هم نمی خواهد
چه درمانی دگر خواهم؟ شفا را در بلا دیدم!عجب دیدم!
بنازم آن شفایی کز بلایش خونبهایی هم نمیخواهد
خداوندا به" رویا " اندرین عالم بیاموزش تو استغنا
خوشا آن دل که با عشقت ،وفایی هم نمیخواهد
(شعر از رویا علیپور)